سردمزاجی در زنان چگونه است؟


انزال پیش رس در زنان یعنی در زمانی کمتر از ده دقیقه یا عدم انزال یا اسپاسم عضلات جدار مهبل و مقاربت دردناک و هرگونه عدم تمایل به آمیزش بهتر علت سردمزاجی در زنان محسوب می شود.

سردمزاجی در زنان چگونه است؟
این وضع در زنان نیز بیشتر زائیده اختلالات روانی و تربیتی است تا علل جسمانی، البته بیماریهایی وجود دارد که در زن بعلت ناراحتی عمل مقاربت کم میلی در او به وجود می آورد ولی جدای از این بیماریها ترس از مرد و زمینه اجتماعی محیط تربیتی وی و ترس از حاملگی، ایجاد نقص عضو، خونریزی و شنیدن افسانه های زنانه در مورد ازاله بکارت های خشن و اولین تجربیات جنسی منجر به ضایعه از عواملی است که در زنان ایجاد سرد مزاجی و عدم کشش به سوی اعمال جنسی می کند .

مرد تاچه سنی قادر به عمل جنسی است؟


قدرت باروری مرد تا پایان عمر باقی است ولی دفعات آن بستگی به شرایط جنسی روحی فرد دارد. مردی که در جوانی آلوده به مواد غیر طبیعی از قبیل سیگار و مشروبات الکلی و … می باشد 

 مرد تاچه سنی قادر به عمل جنسی است؟
باید متوقع این باشد که در پیری دچار عوارض خواهد شد بهتر است مرد در جوانی رعایت اعتدال را بکند تا در پیری کم نیاورد، البته مردان مسن پنجاه به بالا در معرض بیماری در ارتباط با مسائل جنسی می باشند که یکی از آنها تورم پرستات می باشد.

تاریخچه جشن نوروزباستانی


نوروز، از جشن‌های باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی ایران زمین یعنی در در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین ،معمولاً مطابق با21 مارس آغاز می‏شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می‏کشیده ‏است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن‏ها یک ماه ادامه داشته است. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود
B14.jpg

تاریخچه جشن  نوروز:
 جشن نوروز از آیین‌های باستانی و ملی ایرانیان می‌‌باشد. جزئیات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیده است. در اوستا نیز هیچ اشاره‌ای به این جشن نشده است. همچنین از دید باورهای ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست است.  مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتابهای نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.با استناد بر نوشته‌های بابلیها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استان‌های گوناکون که پیشکش‌هایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند می‌‌پذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهان هخامنشی در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از اهورامزدایان بزرگ بابلیان بود دیدن می‌‌کرد.همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌‌شد. و سپس بالامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌‌کرد.چند روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته می‌‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌‌پاشیدند و تا روز ?? فروردین که به آن روز مهر می‌‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.
آیین‌های نوروزی:  
خانه‌تکانیخانه‌تکانی از دیگر آئین‌های نوروز است. ده پانزده روز مانده به نوروز (سال نو)خانه تکانی شروع می‌شود. در این آئین، همه وسایل خانه گردگیری و شستشو می‌شود و پاک و پاکیزه می‌گردد.چنان زوایای خانه را می‌‌روبند که اگر تا یک سال دیگر هم آن زوایا از چشم خانم خانه پنهان بماند یا فرصت پاکیزه سازی آنها به دست نیاید، قابل تحمل باشد.وسواس برای این پاکیزه سازی تا به حدی است که در و دیوار خانه اگر نه هر سال، هر چند سال یکبار نقاشی می‌شود.پس از خانه تکانی، نوبت سبزه کاشتن می‌شود. مادران حدود یک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرف‌هایی زیبا می‌‌ریزند و خیس می‌دهند تا آهسته آهسته بروید و برای سفره نوروزی آماده گردد.

B14.jpg
ریشه سنتی خانه تکانی
در آیین های باستانی ایران، به ویژه در  زرتشتی مردم معتقدند که ارواح نیاکان ما از ده روز مانده به عید برای دیدار به خانه بازماندگانشان می آیند و درست موقع تحویل سال آنها را ترک می کنند. و چون ارواح از بوی تمیزی و بوی خوش و نور سهم می برند، باید ده روز قبل از ضیافت ارواح نیاکان، خانه از پلشتی و کثیفی پاک شده و بوی خوش در فضای آن پراکنده شود. به احتمال بسیار زیاد تعداد اندکی از مردم از این آیین باستانی خبر دارند، و آنها که بی خبر از این آیین خانه تکانی می کنند، بدون آنکه خودشان بدانند، پاسدار سنتی ایرانی - باستانی هستند.

 
کارت شادباش
کاری که پس از شکل گیری روش‌های جدید ارتباطی مانند نامه‌نگاری، یا شکل جدیدتر آن نامه‌های الکترونیکی رواج یافته، ارسال کارت شادباش است؛ یک هفته پیش از آغاز سال نو، زمان ارسال کارت‌های شادباش فرا می‌رسد، فرستادن کارت شادباش برای همه دوستان و آشنایان، و اقوامی که در دیگر کشورها یا شهرها زندگی می‌کنند، البته کاری پسندیده است، امروزه و بعد از رواج تلفن بیشتر به یک تلفن برای گفتن تبریک سال نو پس از تحویل سال بسنده می‌کنند.

دید و بازدید
دید و بازدید رفتن تا پایان روز ?? فروردین ادامه دارد. اما معمولاً در همان صبح نوروز به دیدن اقوام نزدیک، مانند پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، پدر و مادر زن یا شوهر، عمه، عمو، خاله، دائی و... می‌‌روند.روزهای بعد نوبت اقوام دورتر فرا می‌‌رسد و سر فرصت به دیگر اقوام و دوستان سر می‌‌زنند و دیدارها تازه می‌کنند. حتی اگر کسانی در طول سال به علت کدورت‌هایی که پیش آمده از احوال پرسی یکدیگر سر باز زده باشند، این روزها را فرصت مغتنمی برای رفع کدورت می‌‌شمارند و راه آشتی و دوستی در پیش می‌‌گیرند.

مسافرت نوروزیاز آنجا که مدارس در ایام نوروز تا ?? فروردین تعطیل است، فرصت خوبی برای سفر کردن به دست می‌آید. پس گروه کثیری از مردم به شهرهای دیگر و نقاط خوش آب و هوا ی کشور که در ایام نوروز از آب و هوای معتدل برخوردار است، سفر می‌کنند. اما این سفرها نیز خالی از دید و بازدید نیست. مردم به دیدار یکدیگر می‌‌روند و دیگران را به شام و ناهار دعوت می‌کنند. سفرها نیز که از دیرباز مرسوم بوده، همچنان رونق دارد. به این معنی که عده زیادی شب عید به سفر می‌‌روند و پس از یکی دو روز به خانه و کاشانه خود باز می‌‌گردند.

دیگر آیین ها:
آداب و سنن مربوط به نوروز در گذشته بیش از امروز بوده است.
تا چند دهه پیش در برخی نواحی ایران، نوروزی خوانی مرسوم بوده است. در گیلان و مازندران و آذربایجان، از حدود یک ماه پیش از فرارسیدن نوروز، کسانی در روستاها راه می‌افتادند و اشعاری در باره نوروز می‌خواندند
باد بهاران آمده، گل در گلستان آمده / مژده دهید بر دوستان، ...
این پیک‌های نوروزی در مقابل نوروزی خوانی از مردم پول یا کالا می‌‌گرفتند و سورسات نوروزی خود را جور می‌‌کردند.تا چهل پنجاه سال پیش به راه انداختن «میر نوروزی» نیز یکی از آئین‌های رایج بوده است. داستان میر نوروزی این است که در پنج روز آخر سال اداره و فرمانروایی شهر را به فردی از پائین‌ترین قشرهای اجتماعی می‌سپردند و او نیز چند تن از مردم عوام را به عنوان خدم و حشم و عامل خود انتخاب می‌‌کرد و فرمان‌های شداد و غلاظ علیه ثروتمندان و قدرتمندان می‌داد.
آنها نیز در این پنج روز حکم او را کم و بیش مطاع می‌‌دانستند و تنها در موارد پولی به چانه زدن می‌‌پرداختند. پس از آن پنج روز نیز میر نوروزی مطابق سنت از مجازات معاف بود و هیچ کس از او بازخواست نمی‌کرد که چرا در آن مدت پنج روز چنین و چنان کرده است.
حافظ در این بیت به عمر کوتاه آدمی، عمر کوتاه گل و عمر کوتاه سلطنت میر نوروزی اشاره دارد:
سخن در پرده می‌‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی 

White house haft seen.jpg
-سفره هفت سین:
-
سین‌های باستانی:
)
متداولتر) سبزه - نماد نوزایی (تولد دوباره(
سیب - نماد زیبایی و تندرستی
سمنو - نماد فراوانی(برکت(
سیر - نماد پزشکی(درمان یا طب(
سنجد - نماد عشق
سکه - نماد دارایی
سرکه- نماد شکیبایی و عمر
سماغ - نماد(رنگِ) طلوع خورشید
سنبل
دیگر سین‌ها:
سوسن • سبزی • سنگک • سپند • سیاهدانه • سیزی • ساعت *آیینه
ماهی قرمز  
شمعدان اصیل ایرانی
تخم مرغ رنگی
کاسه‌ای از آب که پرتقالی در آن غوطه‌ور است (به نشانه? زمین در فضا(
یک شیرینی ایرانی (مانند باقلوا، شیرینی آردنخودچی،... )
همچنین:
گلاب • آجیل • شکلات • گل نرگس • دیوان حاقظ یا شاهنامه • ...  

 چهارشنبه سوری

یکی از آئینهای سالانه ایرانیان چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.
مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد. مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند.
 ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد.  در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم.در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. شنبه و یکشنبه و... بعد به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم خودش گویای این هست که نحسی چهارشنبه سوری سال را پس از حمله اعراب ویرانگر به ایران از خانه بیرون کنیم و در ایران مرسوم شد."

"برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( یا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در این پنج روز آتش روشن می کردیم تا روح نیاکانمان را به خانه هایمان دعوت کنیم."

"بنابراین، این آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ایران باستان است و زرتشتیان به احتمال زیاد برای اینکه این سنت از بین نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و این جشن را با اعتقاد منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری."
بخش کردن ماه به چهار هفته در ایران  شنبه و یک شنبه و دوشنبه و ........نامیدن روز های هفته از زمان رواج آن .شنبه واژه ای سامی و درآمده به زبان فارسی و در اصل "شنبد" بوده است.
"سور "در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن"،"مهمانی"و "سرخ" آمده است

شراب مار چیست ؟


شراب مار به نوعی شراب برنج گفته می شود که در بطری حاوی آن یک مار زهردار کبری مرده نگهداری می شود.در اغلب موارد مار به همراه یک حشره درون مشروب قرار داده می شود زهر مار در مشروب حل می شود که به منظور موارد درمانی مورد استفاده قرار می گیرد. مبدا اصلی پیدایش آن ویتنام است و در گوشه کنار آسیای جنوب شرقی یافت میشود. 

 http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join

در این منطقه مارها، به خصوص نوع سمی آن، معمولا برای گوشت آنان نگهداری نمیشوند بلکه جهت حل کردن زهر آنان در نوشیدنی الکلی استفاده میشوند. هر چند از آنجا که سم مار تشکیل شده از ترکیبات پروتئینی است خاصیت مسوم کننده خود را در الکل از دست میدهد. دو نوع شراب مار موجود است که در یک نوع آن مار عظیم الجثه سمی را در شیشه شراب برنج قرار میدهند و به همراه آن معمولا مارهای کوچکتر ، لاک پشت ، حشرات یا پرندگان را قرار میدهند و اجازه میدهند که به مدت چند ماه به عمل آمده و به اصطلاح جا بیافتد.

http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join

تزیین تخم مرغ سفره هفت سین

 http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join

همیشه در بچگی، عیدها قشنگ‌تر هستند.

همیشه در بچگی، عیدها قشنگ‌تر هستند و شاید بخشی از آن به علت فلسفه دید و بازدیدها بود.
 
 
بچه که بودیم، دنیایی داشتیم هزار تو؛ مدرسه می‌رفتیم، درس را درحال بازی می‌ خواندیم، سر کلاس پِچ پِچ می‌کردیم و شیطانی از یادمان نمی‌رفت. همه روز را به همین منوال سپری می‌کردیم تا ظهر شود و برویم خانه و به کارتون‌های نصفه نیمه تلویزیون برسیم. تلویزیون‌ها سیاه و سفید بود و همان رنگ سیاه و سفید هم عالمی داشت برای خودش.

بچه که بودیم، با یک شکلات یا آب‌نبات، آرام می‌شدیم و با هر کارتونی خوشحال و سر مست. بچه که بودیم همراه با مدرسه موش‌ها، خونه مادربزرگه، گوریل انگوری، سندباد، پینوکیو، پسر شجاع، زبل خان، پلنگ صورتی، بارباپاپا، آقای سکسکه، بامزی و شلمان، ای کیو سان، مسافر کوچولو، لُلِک و بُلِک، چوبین، رامکال و خیلی کارتون‌هایی که شاید بچه‌های امروزی حتی اسم‌شان را نشنیده و ندیده‌اند، می‌خندیدیم و زندگی می‌کردیم. کارتون‌هایمان پر بود از قهرمان‌ها و بدجنس‌هایی که علیه قهرمان‌ها بودند و چه‌قدر لذت می‌بردیم از داستان‌های خارق‌العاده و خالی‌‌بندی آن‌ها.

بچه که بودیم عیدها هم عالمی داشت برای خودش؛همیشه دوست داشتیم تا عید شود و همه بچه‌های فامیل را ببینیم، تا جان داشتیم بازی کنیم و کارتون نگاه کنیم. تا روز سیزده به در، هر روز خانه یکی از فامیل ها می‌رفتیم و اگر آنها بچه‌ای داشتند، حتما اول با او دوست می‌شدیم و بازی می‌کردیم.

اما حالا دیگر بزرگ شدیم و فقط یاد آن روزها در ذهن و دل‌مان باقی مانده و با کوچک‌ترین بهانه‌ای به دوران کودکی‌مان هجوم می‌بریم. کودکان امروزی دیگر رنگ و بوی کارتون‌های زمان ما را درک نمی‌کنند؛ وقتی برای آن‌ها از حال و هوای آن روزهای جنگ و بمباران و کارتون‌ها تعریف می‌کنیم، واکنشی نمی‌بینیم، چون آنها به کارتون‌های امروزی، سیا ساکتی، عمو پورنگ و فیتیله‌ای‌‌ها عادت کرده‌اند.

 
 
makhmal.jpg

 
هفته گذشته جشنی برای بچه‌های دیروز تلویزیون با هدف تجلیل از هنرمندان عرصه کودک و نوجوان، با تقدیر از هنرمندانی چون ژرژ پطرسی، داوود رشیدی، مرضیه برومند، اکبر عبدی، بهرام شاه‌محمدلو، راضیه برومند، الهه رضایی، گیتی خامنه، مریم نشیبا، مرتضی احمدی، اسدالله یکتا، مجید قناد، پرویز ربیعی، لاله صبوری، جواد پزشکیان، بهروز بقایی، بیژن بیرنگ و بسیاری از افراد قدیمی و جدیدی که در این عرصه فعالیت کرده و عمر خودشان را گذاشتند، برگزار شد. علاقه‌مندان بسیاری آمده بودند تا بچه‌های دیروزشان را از نزدیک ببینند و به دوران کودکی‌شان بروند تا شاید از مشغله‌های روزمره‌شان دور باشند.

ما هم برای این‌که تجدید خاطره‌ای با مجری‌ها و شخصیت‌های دوران کودکی‌مان داشته باشیم، با تعدادی از آن‌ها درباره عید نوروز و بچه‌های دیروز گفت‌وگو کردیم که متن آن‌ را در زیر می‌خوانید:

 
 
rezaie.jpg
 
 
عیدها در بچگی قشنگ‌ترند
"الهه رضایی" مجری باسابقه برنامه‌های کودک آن زمان‌ها، در گفت‌وگو با خبرنگار برنا درباره تفاوت عیدهای نوروز زمان‌های قدیم با الان می‌گوید: همیشه در بچگی، عیدها قشنگ‌تر هستند و شاید بخشی از آن به علت فلسفه دید و بازدیدها بود؛ چون دید و بازدیدها در گذشته از زمان حال بیشتر بود. همچنین به دلیل زیاد شدن مشغله افراد، خیلی‌ها دل‌شان می‌خواهد در ایام نوروز به عنوان استراحت، به سفر بروند. دید و بازدید نوروزی برایم در زمان کودکی‌ که گذر زمان را احساس نمی‌کردم، خوب و به یاد ماندنی بود.

مجری‌های آن زمان را با توجه به این‌که تعدادشان زیاد نبوده، به یاد ندارد؛ برنامه‌ها و کارتون‌هایی نظیر بچه‌های مدرسه والت، باخانمان، ای‌کیو سان و گوریل انگوری را بسیار  دوست دارد.

درباره این‌که وقتی برنامه‌های قدیمی‌ را می‌بیند، چه حسی دارد؟ می گوید: وقتی کارتون‌‌هایی مثل تنسی تاکسیدو و گوریل انگوری را می‌بینم، به زمان اوایل نوجوانی‌ام می‌روم و چون خیلی دوست‌داشتنی بود، حس خوبی به من دست می‌دهد.


رضایی در ادامه می‌افزاید: هفتاد هشتاد درصد از افرادی که در خیابان می‌بینم، می‌گویند "شما ما را به دوران بچگی می‌برید و ما با شما بزرگ شدیم"؛ این‌ها حرف‌هایی است که زیاد می‌شنوم و در حق امثال من لطف دارند.
 

 
ghannad.jpg

 
عیدی قناد به همه بچه‌های ایران
"مجید قناد" تهیه‌کننده و برنامه ساز قدیمی کودکان و مجری برنامه از "مدرسه تا مدرسه"، در گفت‌وگویی با خبرنگار برنا حس‌اش را در مورد برنامه‌های قدیمی این طور بیان می‌کند: مسلما یاد خاطرات گذشته می‌افتم و به همین دلیل هم اشکم در آن جشن سرازیر شد، چون ما مجری‌ها و برنامه‌سازها، دقیقا مثل بچه‌ها هستیم و با بچه‌ها می‌خندیم و گریه می‌کنیم.

"بلفی و لی‌لی‌بیت"، "پلنگ صورتی" و "تام و جری" از جمله کارتون‌هایی است که یادش مانده و اسم آن‌ها را به زبان می‌آورد.

از او درباره برنامه‌های نوروزی که اجرا کرده و این‌که در آن زمان چه حسی دارد، پرسیدیم که می‌گوید: سال‌های بسیاری از جمله سال گذشته در ایام نوروز در حال ضبط و تولید برنامه‌ بودیم. هر کسی به بچه‌هایش در نوروز، عیدی می‌دهد و من هم خوشحالم که به این شکل می‌توانم به همه بچه‌های ایران، در دورترین نقاط عیدی بدهم.

قناد، عیدهای قدیم را با عیدهای جدید خیلی متفاوت می‌داند و ادامه می‌دهد: عیدهای قدیم موبایلی وجود نداشت که عید را تبریک بگویند و بنابراین حتما همدیگر را حتی کوتاه می‌دیدند، اما متأسفانه امروز فاصله‌ها زیاد شده و دید و بازدید دیگر معنا ندارد.

بعضی از هنرمندانی که دوست داشتیم صحبت‌های آن‌ها را در این گزارش قرار دهیم، جواب‌مان را نداند، ولی چون دوست داشتیم اسم آن‌ها را بیاوریم تا نوستالوژی کودکی‌مان کامل شود، قسمتی از صحبت‌هایشان را در جشن بچه‌های دیروز نقل می‌کنیم.

مرضیه برومند، مرتضی احمدی، شمسی فضل‌اللهی، اکبر عبدی و داوود رشیدی از جمله پیشکسوتان هنری بچه‌های دیروز بودند که حاضر به صحبت نشدند ولی بخشی از صحبت‌های آن‌ها در جشن بچه‌های دیروز را نقل می‌کنیم:

"گیتی خامنه"
گفت: مردم همیشه ما را می‌بینند، اما همکاران زیادی از ما در پشت صحنه فعالیت می‌کنند که زحمات‌شان را نباید نادیده گرفت. ما هر چه داریم از مردم داریم.
 
 
ahmadi-morteza.jpg
 
 
"مرتضی احمدی" با اشاره به این‌که خاطرات زیادی از کارتون پینوکیو دارد، بیان کرد: همه چیز برای بچه‌های امروز است. من 86 سال دارم که 70 سال در خدمت شما مردم عزیز بودم. البته من کوچک هستم و هنرمندان بودند که من را به جمع خودشان راه دادند.
"مرضیه برومند"
می‌گوید: من هر روز که می‌گذرد بیشتر پی به اهمیت حرفه‌ام می‌برم و احساس می‌کنم بار مسوولیت سنگینی بر دوشم است، به همین دلیل باید در کارمان دقت کنیم. من از همکارانم می‌خواهم که بیشتر مواظب باشند و سعی کنند روز به روز برنامه‌های بهتری بسازنند.
 
 
abdi-akbar.jpg
 
"اکبر عبدی" هم یادی از استاد رضا ژیان کرد و گفت: من در سریال "بازم مدرسه‌ام دیر شد"، 26 یا 27 سال داشتم و برای بازی در هر قسمت 1000 تومان می‌گرفتم. در مجموع برای این سریال 15 قسمتی 15000 تومان باید دستمزد می‌گرفتم که البته 3000 هزار تومان از دستمزدم را کارگردان خورد!

ناصرمحمدخانی:شهلا راز بزرگش را به گور برد!


گل:درآستانه نوروز ،هشت پوش سیاه فرجام فوتبال ایران هنوز روی ویرانه ای خاطرات دیروزش با روزگار مدارا می کند.ناصر محمدخانی هرچند می گوید بااجرای حکم شهلا خیالش راحت شده است اما آنچه بر زبان می آورد همه آن چیزی نیست که روزهای کبود برسرش آوردند وتنهایی اش ضرب در هزار شد.ناصردرگفتگویی با ویژه نامه نوروزی جام جم از روزهای آشنایی اش بالاله، شهلا و... می گوید ودر این بین فرضیه تازه ای را مطرح می کند. به گزیده ای از جدیدترین حرفهای او توجه کنید:

http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join

زنی که برهنه در شهر چرخید !/عکس

(Godiva) همسر دوک کاونتری انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود. وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگینی که باعث بدبختی مردم شده بود،را مشاهده کرد . اصرار زیادی کرد به شوهرش که مالیات رو کم کنه ولی شوهرش از این کار سرباز می زد. بالاخره شوهرش یه شرط گذاشت، گفت اگر برهنه دور تا دور شهر بگردی من مالیات رو کم می کنم .
گودیوا قبول می کنه، خبرش در شهر می پیچد، گودیوا سوار یک اسب در حالی که همه ی پوشش بدنش موهای ریخته شده روی سینه اش بود در شهر چرخید، ولی مردم شهر به احترامش اون روز، هیچکدوم از خانه بیرون نیامدند و تمام درها و پنجره ها رو هم بستند.در تاریخ انگلیس و کاونتری بانو گودیوا به عنوان یک زن نجیب و شریف جایگاه بالایی داره و مجسمه اش در کاونتری ساخته شده است....

http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join
http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join

پرواز 13 هزار کیلومتری لک‌لک نر برای رسیدن به همسر بیمار و معلول

یک لک لک نر در عملی شگفت انگیز همه ساله 13 هزار کیلومتر را برای رسیدن به همسر بیمار و معلول خود پرواز می‌کند.
به گزارش مهر به نقل از خبرگزاري ايتاليا، با فرارسیدن بهار، "رودان" لک لک نر همانند سال‌های گذشته امسال نیز پس از طی یک مسیر 13 هزار کیلومتری از آفریقای جنوبی به کرواسی بازگشت تا همسر بیمار خود را که "مالنا" نام دارد ملاقات کند.
http://asia.groups.yahoo.com/group/bia2nazanin/join
مالنا، لک لک ماده ای است که به سبب یک جراحت قدیمی قادر نیست مهاجرتی تا این حد طولانی را انجام دهد.

جشن در ایران باستان


در آخرین روز اقامت پادشاه هند در ایران ، سیناتروک امپراتور ایران جشنی باشکوه برگزار نمود . در میانه جشن پادشاه هند گفت کشور من در برابر شادی و بزم مردم شما غمکده است . سیناتروک گفت کشوری که ماتمش زیاد باشد مانند گورستان هر روز خراب تر خواهد شد . پادشاه هند گفت سعی می کنم شادی را به بین مردم کشورم بکشانم . ارد بزرگ اندیشمند و متفکر ایران زمین می گوید : (اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست) . گفته می شود بیشتر روزهای هر سال، در دودمانهای باستانی ایران زمین جشن و سرور همگانی برپا بوده است .

ثروت کوروش

کزروس به کورش بزرگ گفت : چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به مردم و سربازانت می بخشی ؟!
کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟

گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت ...
سپس کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد !
سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید...
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند !